امروز کوثر رفته عکسش رو از روی میزم برداشته

 بعد با یه عالمه غصه اومده به من میگه: مامان من اینجا توی این عکسه شهید شدم ....

ببین لبام نمیخنده ، چشمامم تکون نمیخورن 

بعدم رفت رو تخت یه عالمه الکی گریه کرد ///////////: