بچه های من از اول، هیییییچ وقت پستونک نخوردن. انقدر سخت بود وقتایی که گریه می کردن، با هیچ چیز ساکت نمی شدن. حالا از وقتی دختر داییشون به دنیا اومده و می بینن که دائم پستونک تو دهنشه ، اینا دوتایی عاشق و شیفته پستونک شدن /:


 مثل همیشه مشغول بازی بودن و منم تو آشپزخونه مشغول کارام بودم. 

یه لحظه احساس کردم چیزی توی دهن گل دختره. 

صداش کردم و گفتم: چی تو دهنته؟ 

با خوشحالی وصف نشدنی گفت: ببین چی درست کردم (: واسه خودم پستونک ساختم خخخ

خیلی بامزه بود ، هر چند که بی نهایت هم کثیف بود، معلوم نبود اون لوازم رو از کجا پیدا کرده /:

این شما و این اختراع جوجه کوچولو (: